در این مقاله در راستای ارایه تیوریهای مربوط به مهاجرت نخست به بیان مبانی نظری در خصوص پدیده مهاجرت پرداخته و سپس مدلهای جاذبه و دافعه را تعریف نموده و به دو مدل روانشتاین و اورت اس لی در این رابطه اشاره میگردد.
در ادامه نظرات زیمپ و استافر لاوری و راجرز اسکوتز و شاستاد مطرح میگردند سپس ضمن ارایه تعاریفی از الگوهای توسعهای مهاجرت نظریه الگوی اقتصاد دو بخش توسعه آرتور لوییس طرح گردیده و به دنبال ان مدل سرمایه گذاری انسانی و هزینه و فایده شاستاد و داونز ارایه میگردد.
در این مقاله در راستای ارایه تیوریهای مربوط به مهاجرت نخست به بیان مبانی نظری در خصوص پدیده مهاجرت پرداخته و سپس مدلهای جاذبه و دافعه را تعریف نموده و به دو مدل روانشتاین و اورت اس لی در این رابطه اشاره میگردد.
در ادامه نظرات زیمپ و استافر لاوری و راجرز اسکوتز و شاستاد مطرح میگردند سپس ضمن ارایه تعاریفی از الگوهای توسعهای مهاجرت نظریه الگوی اقتصاد دو بخش توسعه آرتور لوییس طرح گردیده و به دنبال ان مدل سرمایه گذاری انسانی و هزینه و فایده شاستاد و داونز ارایه میگردد.
این تحرک باید به تغییر محل اقامت معمولی فرد از مبدا یا محل اقامت قبل از مهاجرت وی، به مقصد یا محل اقامت جدید بینجامد.
بنا به تعریفی دیگر مهاجرت عبارت است از جابه جایی مردم از مکانی به مکانی دیگر به منظور کار یا زندگی.
به بیان دیگر مهاجرت ترک سرزمین، خویشاوندان و دوستان و اقامت در محلی دیگر است و مهاجر کسی است که از جایی به جای دیگر برود و یا از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند.
بهطور کلی در خصوص عوامل موثر در شکل گیری مهاجرت، دیدگاههایی متفاوت وجود دارد.
در مورد مهاجرتهای روستا- شهری کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، ی، جمعیتی، ارتباطی، اداری و غیره موثر هستند.
علل مهاجرتهای روستا شهری با انواع مهاجرت متناسب با بیکاری، فقر عمومی، امکانات شهری، کسب پایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، رشد جمعیت و محدودیت کشاورزی، تفاوت درآمدی بین ساکنان شهری و روستایی ارتباط دارد.
منبع : نظریه های مهاجرت
تعلیم و تربیت در توسعه ،پیشرفت و دوام فرهنگ ملی موثر است.
موسسات تربیتی در توسعه و تکامل منابع و استعدادهای انسانی جامعه نقش اصلی را دارند.
مدارس، دانشگاهها و دانشکدهها موثرترین و قدرتمندترین پایگاههای اجتماعی برای نیل به مهارتهای عقلانی، معرفت، فهم و شناخت لازم برای تصمیم گیری خردمندانه اند.
این موسسات بهطور مستقیم و غیرمستقیم عامل عمده پیشرفتهای اجتماعی هستند و این پیشرفتها با معرفت، هنر، تکنولوژی، شعور اجتماعی و دیگر موارد ضروری برای رشد ملی ارتباط دارد، تعلیم و تربیت باید نیازها و خواستههای اجتماع را برآورد.
در دهه کنونی مدارس دولتی و غیردولتی باید تندرستی و سلامت دانش آموزان را در جریان تلاش برای یک زندگی شاد، پربار و شکوفا کننده استعداد مورد توجه قرار دهند.
تربیت بدنی به عنوان جلوهای از جریان کلی تعلیم و تربیت، فرایندی است آموزشی- تربیتی که هدف آن بهبود بخشیدن به اجرا و رشد انسان از طریق فعالیتهای جسمانی است و در صورت آموزش صحیح و اصولی نقش شایان توجهی را در فرایند تعلیم و تربیت ایفا خواهد کرد، در صورتی که عوامل آموزشی به درستی مورد توجه قرار گیرند درس تربیت بدنی در آموزش و پرورش به هدفهای خود نایل شده و میتواند در خدمت اهداف کلی نظام تعلیم و تربیت کشور قرار گیرد.
عوامل آموزشی درس تربیت بدنی دارای ابعاد متعددی است که در این مقاله عواملی نظیر نیروی انسانی( معلمان تربیت بدنی، مدیران مدارس) کیفیت آموزشی معلمان تربیت بدنی، امکانات( وسایل و تجهیزات و فضاهای ورزشی )، وضعیت مالی، نظارت و کنترل، همکاری اولیای دانش آموزان در جهت ترویج تربیت بدنی و اجرای طرحهای ملی را شامل میشود.
منبع : عوامل آموزشی درس تربیت بدنی
عملکرد فردی به عنوان پیشینهای از دستاوردهای شخص یا ثبت کارهای انجام شده توسط شخص تعریف شده است( آرمسترانگ ،١۳۸۰ ). مدلهای کمی، توسط محققان برای سنجش عملکرد افراد توسعه یافته است( براتون و گولد ،١۹۹۹ ). مدلی از عملکرد را با استفاده از سه متغیر ارایه کردند: این سه متغیر شامل دانش، مهارتها و استعدادها بودند که هر کارگری باید آنها را داشته باشد.
همچنین تووی در سال ۲۰۰١ مدلی از عملکرد را ارایه داد که شامل داده، فرآیند و ستاده بود.
فرآیندها به رفتار در طول ساعتهای کاری برمی گردد، و ستاده محصولات خاص تولید شده توسط هر کارگر است که قابل اندازه گیری میباشد.
این سه سطح با هم عملکرد را موجب خواهند شد.
هدف مدیریت عملکرد، بهبود عملکرد سازمانی با استفاده از توسعه عملکرد افراد و تیمها است سازمانها برای دستیابی به عملکرد شغلی مطلوب، به دنبال روشهایی هستند که محیط را برای کارکنان مناسب میسازند تا توانایی آنها به حدی برسد که تاثیر بیشتری در کار خود داشته باشند.
از دیدگاه اجتماعی، سازمانها به دنبال کارکنانی هستند که بتوانند در مشاغل خویش به خوبی عمل کنند.
عملکرد خوب، بهرهوری سازمانی و اقتصاد ملی جامعه را ارتقا میبخشد( Wright, ۲۰۰۴ ). عمکرد شغلی یکی از متغیرهایی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مورد توجه زیادی قرار گرفته است.
روانشناسان عمکرد شغلی را محصول رفتارهای انسانی میدانند و معتقدند انگیزهها و نیازها، در عملکرد افراد و در نهایت رشد و توسعه اقتصادی تاثیر دارند( Forss & Foy, ۲۰۰١ ). بویاتزیس[۱]( ۱۹۸۲ )، در تعریف عملکرد اثربخش بیان میکند عملکرد اثربخش، دستیابی به نتایج از پیش تعیین شده شغل، از طریق انجام اقداماتی است که با تها، رویهها و شرایط محیط سازمانی منطبق باشد.
عملکرد شغلی به عنوان ارزش سازمانی رفتارهای شغلی کارمند، در موقعیتهای مختلف تعریف میشود.
منظور از ارزش سازمانی، برآوردی است که سازمان از فعالیتها و خدمات کارکنان خود دارد( Borman et.
al, ۲۰۰۳ ). مردم زمانی میتوانند در مشاغل خود به خوبی عمل کنند که از توانایی و انگیزه لازم برای عملکرد مناسب برخوردار باشند، توانایی و انگیزه منجر به عملکرد شغلی مناسب میشوند
منبع : عوامل عملکرد شغلی
برای حفظ مشتریان کلیدی( سود آور) موجود، مهارت در ایجاد ارتباط صحیح با مشتری ضروری است.
اما با گسترش رقابت و اشباع شدن بسیاری از بازارها و تغییرات پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت، شرکتها با این واقعیت روبرو شدند که امروزه دیگر مانند گذشته شرکتها با یک نظام اقتصادی روبه گسترش و بازارهای درحال رشد روبرو نیستند.
امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و اینک شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا روبه کاهش باید مبارزه کنند، بنابراین هزینههای جذب مشتریان جدید روبه افزایش نهاده است.
تحقیقات نشان میدهند که هزینه جذب مشتریان جدید ۵ برابر هزینه حفظ مشتریان کنونی است.
البته نخستین کاربردهای این اصطلاح بیشتر در حوزهی بازاریابی خدمات بوده است( +) . بنابراین میتوان گفت نخستین مصداقهای بازاریابی رابطه محور را بیشتر در فعالیتهایی مانند یک آژانس مسافرتی، یک کلینیک پزشکی یا یک مجموعهی آموزشی میدیدهاند تا مثلا در فعالیت یک قنادی یا سوپرمارکت.
فایده اساسی ترغیب جهت گیری بازاریابی رابطه مند به این دلیل مطرح شده تا نتیجه بخش روابط قوی تری با مشتریانی باشد که نتایج عملکرد را افزایش میدهند و شامل رشد ، سهم بازار، سود، بازده سرمایه گذاری و حفظ مشتری میباشند( نگوین، ۲۰۱۲) [۴]مفهوم بازاریابی دلالت براین عقیده داردکه صنعت،فرآیندرضایت مشتری است نه فرآیندتولیدکالا( موون،۱۳۹۱، ۱۸) .شرکتها برای اینکه در بازار رقابتی امروز موفق شوند باید مشتری را در کانون توجه خود قرار دهند.
آنها باید مشتریان رقبای خود را جذب کنند و با ارایه ارازش بیشتر، آنها را حفظ و تعدادشان را افزایش دهند.
اما پیش از آنکه قادر باشند مشتریان را کنند باید نیازها و خواستههای آنها را درک کنند.
بنابراین برخورداری از یک بازاریابی بیعیب و نقص مستلزم تحلیل دقیق مشتریان است بازاریابی رابطه مند به دنبال برقراری روابطی با مشتریان هدف است که مجددا در آینده از شرکت کنند و دیگران را نیز به این کار ترغیب نمایند.
بهترین رویکرد جهت حفظ و نگهداری مشتریان این است که رضایتمندی فراوان در مشتری ایجاد کرده و آنچه را برای او ارزش تلقی میشود مورد توجه قرار داده تا در نتیجه وفاداری او نسبت به شرکت مستحکم شود
منبع : بازاریابی رابطه مند و مدل های آن
هدف مقاله حاضر بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری براساس مدل سازمانهای پاسخگوی سریع میباشد.
درک بازار با برنامه ریزی و اتخاذ استراتژیهای مناسب جهت وفادار کردن مشتریان و افزایش نرخ وفادا ری آنها منافع بلند مدت برای بنگاههای اقتصادی به وجود میآورد.
یکی از این راهکارها ایجاد وفاداری در مشتری و وفادار نمودن آنان به سازمان و یا شرکت ارایهدهنده خدمات میباشد.
بدنبال تامین انتظارات مشتری، رضایت مشتری پدید میآید و وفاداری مشتری نیز پیامد رضایتمندی مشتری میباشد.
ریچهلد[١]( ١۹۹۴ )، در کتاب قوانین و اثرات وفاداری[۲] بیان میکند «وفاداری چیزی نیست که بتوان آن را بدست مدیران تازه کار سپرد و یا با به کارگیری نرم افزارهای بهینهسازی شده یا یک پایگاه دادهپردازی برتر و یا یک نظام ارزشیابی و پاداش به چنین مهمی دست یافت». وی استدلال میکند سودآوری بالا نتیجه هر چه وفادار ماندن مشتریان است.
بنابرابن مهمترین چالشهای تکنولوژیکی و تجاری امروز را میتوان در سه عنصر کسب و حفظ مشتری، وفاداری مشتری و افزایش دادن سودآوری مشتری دانست.
امروزه، با شدیدتر شدن رقابت در بخشهای تولیدی و خدماتی، نقش وفاداری مشتری برجستهتر از گذشته شده است، در دیدگاه امروزی بازاریابی شامل رشد دادن مشتری، یعنی توجه به رضایت مندی و كیفیت از دیدگاه مشتری و وفاداری مشتری و ارتباط موثر با وی است، در نتیجه سازمانها تلاش میكنند تا مشتریان وفادار داشته باشند همچنان که بازارها رشد کرده و پیچیدهتر میشوند اهمیت مشتریان فعلی برای شرکتها مشخص شده و وفاداری مشتریان به عنوان یک عامل کلیدی برای سازمانها بروز میکند.
امروزه هدف از بازاریابی مدیریت تقاضا از طریق رشد دادن و سوق دادن مشتری تا حد بلوغ در نردبان وفاداری به سازمانهاست.
در واقع بهترین مشتریان برای سازمانها وفادارترین آنها هستند و امروزه توسعه وفاداری مشتریان به عنوان یک هدف استراتژیک برای سازمانها محسوب میشود.
بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است عوامل موثر بر وفاداری مشتریان شناسایی شود.
بهنظر میرسد که مدیران سازمانها بتوانند با مورد توجه قرار دادن این عوامل موثر راهبردهای مناسبتری تدوین و منابع خود را فراخور اهمیت هر یک از این عوامل اختصاص دهند.
منبع : عوامل موثر بر وفاداری مشتری و مدل های آن
مقاله حاضر با هدف سنجش کیفیت محیط شهری و با انگیزه ارایه یک مدل به منظور ارزیابی کیفیت محیط شهری در شهرهای جدید طراحی شده است و سعی بر آن دارد که با توصیف و تبیین مفهوم کیفیت محیط، شاخص های تاثیرگذار بر آن و همچنین نحوه سنجش این مفهوم را در محیطهای شهری شهرهای جدید بررسی کند.
به دلیل توجه این رویکرد به موضوع کیفیت محیط شهری و همینطور سنجش اثربخشی آن در نظام مدیریت فضاهای شهریکیفیت محیط شهری، عامل بسیار مهمی در جهت ایجاد انگیزه در شهروندان به منظور مشارکت در توسعه شهری و بهبود کیفیت محل ست خویش به حساب میآید.
کیفیت محیط شهری یک مفهوم چند بعدی است که به عنوان یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی میتواند تاثیرات همه جانبهای در زندگی شهروندان داشته باشد در دهههای اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است و توجه مردم از اهداف مادی، به ماهیت زندگی در مجموعههای ناکارآمد شهری معطوف شده است آنچه در این میان واضح است، آن است که تمام مشکلات شهری یک مولفه کیفیت محیطی دارند، به عبارت دیگر بسیاری از مشکلات محیطی به سرعت به مشکلات شهری تبدیل خواهد شد.
به همین دلیل در سالهای اخیر توجه به ایجاد پایداری محیطی و کیفیت زندگی و اجتماعات سالم، باعث توجه بیشتر به ابعاد کیفیتی در محیطهای شهری شده است.
کیفیت محیط شهری مطلوب، تحت تاثیر عوامل و معیارهای مختلف میباشد که بهطور عمده میتوان عوامل کالبدی، کارکردی و محتوایی را نام برد که هر یک نیز متشکل از معیارهای مختلفی میباشند.
منبع : کیفیت محیط شهری
تعهدسازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که درطول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری ازمحققان رشتههای رفتارسازمانی و روانشناسی خصوصا روانشناسی اجتماعی بوده است دردهه اخیر تحقیقات متعددی دراین زمینه و درابعادمختلف باآن انجام گرفته است این تحقیقات دردومقوله دسته بندی میشوند گروه اول سعی درشناخت ماهیت خود تعهدداشتهاند و درگروه دوم به بررسی عوامل مرتبط با تعهد پرداختهاند اگرچه این متغیر به نحومحسوس و کمی اندازه گیری نمیشود اما وجود آن به ویژه دربرخی سازمانها بسیارضروری است دراین مقاله سعی شده به تعریف تعهدانواع تعهد دیدگا ههای نوین درباره تعهد سازمانی عواملی ازجمله خصوصیات شخصی و ویژگیهای شغلی که برتعهد سازمانی کارکنان تاثیر گذاشته و تحقیقات صورت گرفته دراین مورد پرداخته شود آیا شما هرگز بعضی از افراد را مشاهده کردهاید که کارشان را دوست دارند ولی از سازمان که در آن کار میکنند متنفر هستند و یا برعکس، اگر شما با افرادی از هر دو نوع مواجه باشید مسلما از این حقیقت آگاه میشوید که احساس مثبت و منفی درباره شغل تنها قسمتی از کل دیدگاه یک فرد نسبت به کارش میباشد و علاوه بر آن یک شخص احساس مثبت یا منفی نسبت به کل سازمان نیز خواهد داشت چنین نگرشی تعهد سازمانی نامیده میشود و منعکس کننده این است که یک فرد تا چه حد با سازمانش شناخته میشود و به آن تعلق دارد.
در تعریف و سنجش تعهد سازمانی به شکل قابل ملاحظهای اختلاف نظر وجود دارد.
به عنوان نمونه کانتر ۱۹۷۳ متعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی میداند.
حدود ۳ دهه محققان مفهوم تعهد سازمانی را با توجه به این اشکال معنا داده اند.
اما هم اکنون دارای مفهوم پیچیدهای است و محققان رفتاری از آن به عنوان خلاصه اموری که در ارتباط با تجارب کاری است یاد میکنند و بهطور معناداری رفتارهای مناسب کار و سایر مقاصد رفتاری را پیش بینی میکند.
منبع : تعهد سازمانی
برخی از ویژگیهای جهان امروز از قبیل، تغییرات پرشتاب، پیچیدگی فزاینده، رقابت روزافزون و افزایش شدید تولید دانش، سازمانها را بیتردید ملزم به ایجاد هر دو تغییر) درونی و بیرونی( میکنند؛ بنابراینسازمانها به منظور بقا و پویایی، مجبورند خود را با تغییرات محیطی منطبق کنند.
در تغییرات سازمانی که بعد از تنش محیطی در آن ایجاد میگردند شامل: تغییر در محل کار، شرایط استخدام، باورها، ارزشها ونگرشها و مهمتر از همه تمام مولفهها را نیز در بردارد باعث تغییر در فرهنگ یک سازمان میگردد.
بهطورکلی رمز ماندگاری یک سازمان در جهان پرتلاطم امروز، همگام و همسو شدن با تغییرات پیچیده بیرونی است تغییر یک واقعیت است و مدیریت تغییر سازمانی ازجمله کارهای اساسی مدیریت میباشد، که باید بهترین روش را برای مقابله با آن اتخاذ نماید.
تغییر یعنی دور ریختن افکار سنتی و قدیمی و ثبت اندیشهها و افکار نو در سازمانهای جدید.
باید توجه داشت که سازمان یک نظام بهم پیوسته است و تغییر در بخشی از سازمان بر روی دیگر بخشهای سازمان نیز تاثیر میگذارد.
بنابراین ممکن است تغییری که در بخشی از سازمان مفید واقع بوده است در بخشهای دیگر ایجاد زیان کند.
سطوحهای اصلی تغییر در سازمان در بخش مدیریت بازاریابی، مدیریت ، برندینگ و نحوه ارتباط با مشتری میباشد.
تغییر در این سطوح برای بقای سازمان لازم میباشد.
علی رغم مهم بودن امر تغییر تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از فرایندهای مدیریت تغییر سازمانی با شکست مواجه میشود.
تجربیات تغییر و تحول سازمانی کشورهای در حال توسعه حاوی نکات جالب و آموزندهای است که برای پژوهشگران این رشته و مسیولان تغییر و تحول سازمانی بسیار مفید و سازنده بهنظر میرسد.
منبع : تغییر سازمانی
عدم آمادگی کارکنان رده پایینتر برای احراز مشاغل بالاتر به دلیل نداشتن مهارتها و دانش لازم، نیز باعث شده است که سازمانها به فکر طراحی یک سیستم برنامه ریزی و مدیریت جانشین پروری برای خود باشند.
در زمانی که کاهش نیروی انسانی با مهارت، ادامه یافته و رقابت برای افراد با استعداد افزایش یافته است، بسیاری از سازمانها سیستم مدیریت جانشین پروری خبره را برای اطمینان از جایگاه مناسب در عرصه رقابت برای آینده به کار گرفته اند.
جانشین پروری به عنوان یک زیر سیستم مدیریت منابع انسانی بر یادگیری سازمانی، افزایش رضایت شغلی کارکنان، نرخ گردش نیرو و عملکرد مالی سازمان تاثیر گذار است.
شناسایی استعدادهای انسانی سازمان و تربیت و نگه داری افراد برای پستهای کلیدی سازمان جانشین پروری گفته میشود.
سازمانی که به آینده توجه نکند در رسیدن به اهدافش دچار مشکل و شکست میشود وسازمان آینده نگر سازمانی است که به جانشین پروری اهتمام ورزد.
امروزه برای دست یابی به استعدادها سازمانها باید دیدگاهی فراتر از جایگزینی ساده نیروی کار داشته باشند.
استراتژیهای مدیریت جانشین پروری همانگونه که باید کارکنان را برای دستیابی به هدفهای شغلی خود توانمند سازد باید بر روی توسعه کارکنان نیز برای دستیابی به هدفهای سازمانی متمرکز باشند.
جانشین پروری به عنوان یک زیرسیستم مدیریت منابع انسانی بر یادگیری سازمانی،افزایش رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان و عملکرد سازمان تاثیرگذاراست.
جانشین پروری از زوایای گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته و توصیههای زیادی از سوی محققان برای اجرای موفقیت آمیز و اثربخش آن ارایه شده است.
منبع : جانشین پروری
در ایران نیز شهرنشینی با روندی سریع و شتابان همراه بوده و این رشد شتابان، مسایل و معضلات بسیاری برای شهرهای ایران به دنبال داشته است.
در این میان، حاشیه نشینی به عنوان آیینه تمام نمای مسایل شهری، جایگاه و اهمیت خاصی در تحقیقات اجتماعی دارد.
بهبود زیرساختهای فیزیکی شهر یا محله مهمترین اولویت آنان برای بهبود وضعیتشان محسوب میگرددجامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها ست دارند چنین میگویند: معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل میدهند که در شهرها زندگی میکنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمیبرند.
این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کردهاند ولی در عین حال خود را شهری میدانند همچنین در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته میشود که فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برخ قرار میگیرد یک جامعه شناس در خصوص حاشیه نشینی افراد مهاجر میگوید: " انسان حاشیه نشین شخصیتی است که از برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت یا متخاصم به وجود میآید.
. توسعه حاشیه نشینی در ایران به سالهای ١۳۳۰ برمی گردد اما شدت آن در دهههای ۴۰ و ۵۰ رقم خورده است.
فقدان و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فرآیند مهاجرت را تشدید کرد و حاشیه نشینی پدیدار گشت و به این ترتیب یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه شکل گرفت.
حاشیه نشینها به کسانی گفته میشود که در اطراف شهر ساکن هستند ولی جذب نظام اقتصادی اجتماعی آن نشده اند.
این افراد قشر فقیری را تشکیل میدهند که با عوارضی چون بهداشت ناکافی، انحرافات، بیکاری، و بزهکاری سروکار دارند.
پژوهش حاضر به روشش پیمایشی صورت گرفته است.
با توجه به فرضیات مطرح شده، پرسشهایی تهیه گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نتایج جمع آوری شد.
در فرضیات، متغیرهای حاشیه نشینی و شغل قبلی به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکتهای اجتماعی، ی و فرهنگی، انحرافات، بیکاری و کار کردن به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب شدند.
منبع : حاشیه نشینی
درباره این سایت